روز و شب با من و پیوسته در گریز از من
یادآوری
نگارنده در مقالههای "دوستی و ارتباط با جنس مخالف" بر سر آن است که با بررسی روانشناختی عوامل گرایش به جنس مخالف، زمینهها و پیامدهای این دوستیها را بررسی کند و به نوجوانان شیوههای "خویشتنداری" و به جوانان روشهای "مدیریت ارتباط" را ارائه دهد. در مقالههای "دوستی و ارتباط با جنس مخالف" بیان شد که گرایش به جنس مخالف از سه مرحلة تحولیِ کودکی اول (پیش دبستان) کودکی دوم (دوران دبستان) و نوجوانی سالهای پس از آن میگذرد.
دختران و پسران در مرحله اول، بدون کشش غریزی با هم ارتباطی ساده و صمیمانه برقرار میکنند، در مرحله دوم به طور طبیعی از هم فاصله میگیرند تا هویت جنسی آنها تثبیت شود و از زمان بلوغ با گرایشی عاطفی و غریزی، به طور پنهان و آشکار با هم دوست میشوند.
چون دوره نوجوانی، اصلیترین زمینه دوستی با جنس مخالف است، برآنیم که در این مقاله و مقاله های آتی با ویژگیهای نوجوانان آشنا شویم و دگرگونیهای گوناگون وجودی آنها را بشناسیم.
"نیما" برای چهارمین بار خود را در آینه نگاه کرد: «پیراهنم شیک و قشنگ است، این عینک دودی هم به صورتم میآید. اما این دماغ لعنتی؟ کمی گنده به نظر میرسد، چه کار میتوانم بکنم؟ فرم موهایم خوب است، ولی چرا این چند تار مو نمیخوابند، عینهو دو تا شاخ در فرق سرم سبز شدهاند! کمی ژِل ... خوب شد. اما موهای این طرف حسابی بهم چسبیدند ... حالا درست شد» از روبهروی آینه کنار آمد نگاهی به شلوارش کرد، لبخندی زد... کمربندش را که علامت یک سر درشت مار در سگک آن بود لمس کرد، کیفش را برداشت و چرخی دور خود زد و به طرف کفشهای اسپورتش رفت. «قدم حسابی بلند شده، از معلم ریاضی هم بلندترم» یاد شوخیهای دوستانش افتاد: "نردبون دزدا" "زرافه" قیافهاش درهم رفت: "تو این یک سال خیلی قد کشیدم، اما فکر نمیکردم یکهو بشوم صدو هفتاد سانت، آن هم در پانزده سالگی!" نگاهی به ساعتش کرد "ده دقیقه دیگر باید سرکلاس زبان باشم... اگر مادرم بود نمیگذاشت این قدر طولش بدهم". کفشهایش را پوشید قبل از اینکه از خانه خارج شود برگشت و با همان کفشها، از روی فرش گذشت و دوباره نگاهی به آینه کرد : "ای ... بد نشد. به امان خدا آقا نیما!"
یک لحظه صبرکن تا در اتاقم را ببندم مریم گوشی تلفن را روی میز گذاشت و در اتاقش را قفل کرد. برگشت و تلفن را برداشت:
"آره میگفتم، اعصابم از دست مامان خرد شده، فکرش را بکن، مرتب گیر میده، چرا حمام نمیری؟ خیلی شلخته شدی! این قدر با تلفن صحبت نکن! این هم شد موهای یک دختر سیزده ساله؟ چرا دیرکردی؟ با کی صحبت میکنی؟ ببین سارا، من فکر میکنم هیچ مادری مثل مامان من این قدر روی اعصاب دخترش راه نمیره! بعضی وقتها فکر میکنم نکنه من دختر واقعی او نباشم! میخندی؟ راست میگم شاید منو از بهزیستی آوردهاند! آخه کدوم مادری این اندازه به دخترش بدبینه؟ اگر الان خونه بود یا با یک گوشی دیگه حرفهای منو گوش میداد، یا میاومد تلفن را قطع میکرد! نه بابا، مادر تو هم این طوره؟ فکر نمیکنم! ببخشید سارا این دیگه اِنده خشکه مذهبی بود نه! مامان من دیگه تا این اندازه سختگیری نمیکنه. چرا او هم بعضی وقتا که خونه نیستم وسایل و کتابامو میگرده، البته وقتی اعتراض میکنم انکار میکنه اما نه اینکه نگذاره مهمونی برم یا در جشن تولد دوستام شرکت نکنم، دو هفته پیش یادته؟ من رفتم تولد مهسا اما تو نیومدی. قبول کن با اون که دوستشون داریم اما خیلی سخت میگذره. خوب یک ساعت و نیمه که داریم حرف میزنیم، چونه من که درد گرفت، خداحافظ فردا میبینمت!»
نیما، مریم و سارا در مرحله نوجوانی بسر میبرند. نوجوانی به دوره گذر از کودکی به بزرگسالی اطلاق میشود. این دوره مرزهای سنی مشخصی ندارد، اما تقریباً از 14 سالگی آغاز میشود و تا آخرین سالهای دهه دوم زندگی یعنی تا رسیدن به رشد جسمانی کم و بیش کامل ادامه مییابد. در این دوره نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و هویت فردی خود را جدا از هویت خانوادگی بنا مینهد.
به نوشته "هادفیلد" : «در گذشته، دختران این سن را "Flappers" میخواندند که از مصدر"to flap" به معنای بال زدن پرنده گرفته شده است. اکثر اوقات، دختران و پسران در این سن نیاز به اوج گرفتن مختصری دارند، ولی برعکس معمولاً بیش از حد اوج میگیرند و به زمین میافتند و در نتیجه خود را زخمی میکنند.»
نوجوانی چیست؟
نوجوان، جوجة کوچک بیبال و پری نیست که دنبال مادر خود راه برود و دهانش را برای دانههایی که مادر از زمین برمیچیند باز نگه دارد. پرنده بزرگ و گشوده بالی هم نیست که بتواند آزادانه در همه جا پرواز کند و خود را از تیررس شکارچیان دور سازد. دیار شاداب و پرفراز و نشیب نوجوانی از دو سو هم مرز سرزمینهای کودکی و بزرگسالی است.
"استین برگ" مرزهای این دوره با دورههای کودکی و بزرگسالی را به عنوان ویژگیهای متفاوت آغاز و پایان نوجوانی، به صورت زیر مشخص کرده است.
اگرچه نوجوانی دورهای است که حدود ده سال طول میکشد و در طی آن، تغییرات مهم و زیادی از جنبههای زیستی، شناختی و اجتماعی در وجود نوجوان پدید میآید، اما روانشناسان دریافتهاند که این دهه به جای آنکه مرحلهای با ویژگیهای همگون باشد، شامل چند مرحله به هم پیوسته با خصوصیات متفاوت است. پسر 13 سالهای که تصویر بازیکنان فوتبال یا اتومبیلهای تندرو و گران قیمت را به دیوارهای اتاق خود میچسباند، کمتر قابل مقایسه با جوان 18 سالهای است که دل مشغولی ادامه تحصیل در دانشگاه یا پیدا کردن یک شغل ثابت را دارد. روانشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی دوره نوجوانی را شامل سه مرحله آغازین، میانی و پایانی دانستهاند. مراحلی که منطبق بر مقاطع آموزشی دورههای راهنمایی، دبیرستان و کارشناسی در دانشگاه هستند.
از نظر ژوزف میکوچی روانشناس و استاد دانشگاه "مینه سوتا" این مراحل و مسائل مربوط به آنها عبارتند از:
مرحله شروع نوجوانی (11 تا 13 سالگی)
انطباق با تغییرات بلوغ
یادگیری نحوه به کارگیری قابلیتهای شناختی جدید
پیدا کردن جایگاه خود در بین همسالان
کنارآمدن با انتظارات مربوط به جنسیت
مرحله میانی نوجوانی (14 تا 16 سالگی)
برخورد با مسایل جنسی
گرفتن تصمیمهای اخلاقی
رشد روابط جدید با همسالان
برقراری تعادل بین اختیار و پاسخگویی
مرحله پایانی نوجوانی (17 تا 19 سالگی)
تثبیت هویت
تجربه کردن روابط صمیمانه
ترک منزل
از زاویه دیگر میتوان گفت: در این دوره، در وجود نوجوان سه تغییر اساسی زیستی، شناختی (فکری) و اجتماعی روی میدهند، این تغییرات در چهار زمینه و متن اجتماعی: خانواده، دوستان، مدرسه، کار و اوقات فراغت شکل میگیرند. و پنج تحول روانی اجتماعی یعنی خودمختاری، صمیمیت، مسایل جنسی، پیشرفت (تحصیلی و شغلی) و مشکلات روانی ـ اجتماعی زندگی را در پی میآورند.
تغییرات اساسی
رشد زیستی
منظور از رشد زیستی، تغییرات جسمی و جنسی است که به عنوان بلوغ از آن یاد میشود. در زمان بلوغ فرد توانایی تولید مثل جنسی را پیدا میکند برای اینکه کودک پا به دنیای بزرگسالی گذارد و بالغ شود، پنج دگرگونی عمده در او رخ میدهد:
1 - شتاب تند در نمو جنسی (افزایش قد و وزن).
2 - فعال شدن غدههای جنسی که در بیضههای مرد و تخمدانهای زن قرار دارند.
3 - رشد ویژگیهای ثانوی جنسی، از جمله بزرگ شدن آلت تناسلی، پستانها و رویش موهای صورت، شرمگاه، زیربغل و ...
4 - تغییرات در ساختمان و شکل بدن، به ویژه
در مقدار و توزیع چربی و ماهیچه
5 - تغییرات در سیستمهای تنفسی و گردش خون که توان و تحمل فرد را برای ورزش افزایش میدهد.
رشد جسمی و جنسی در نوجوانی در اساس، متأثر از رشد عملکردهای بخش هیپوتالاموس مغز، غده هیپوفیز، هورمونهای تراوش شده از غدد جنسی، غده فوق کلیوی و سایر غدد درونریز است.
ویژگیهای اولیه و ثانویه جنسی
ویژگیهای جنسی که در دوره نوجوانی رشد میکنند به دو دسته تقسیم میشوند: ویژگیهای اولیه جنسی و ویژگیهای ثانویه جنسی. ویژگیهای اولیه عبارتند از: خود اندامهای جنسی و کارکرد آنها برای تولید مثل. در دوران کودکی اندامهای جنسی کوچک و ریز هستند و نمیتوانند سلولهایی را برای بازآفرینی تولید کنند. اما در دوره نوجوانی این اندامها نمو میکنند و کارکردهای خاص خود را بروز میدهند.
ویژگیهای ثانویه جنسی، آن دسته خصایص جسمانی هستند که به دختران ظاهری زنانه و به پسران نمایی مردانه میدهند، آنها با نمایان ساختن جلوههایی از چهره و اندام فرد، او را در چشم و دل اعضای جنس مخالف جذاب و دلربا میسازند و از این راه به همسرگزینی کمک میکنند.
ویژگیهای اولیه و ثانویه جنسی در پسران و دختران
مردان : ویژگیهای اولیه: رشد اندامهای جنسی مرد و فعال شدن آنها، احتلام یا انزال در خواب، از دورة نوجوانی شروع میشود و تا دهة سوم زندگی ادامه مییابد. اولین انزال میتواند برای عدهای از نوجوانان یک تجربه ناراحت کننده و برای گروهی یک احساس شادمانی رمزآلود و واردشدن به دنیای پرابهام بزرگسالی را در پی داشته باشد.
ویژگیهای ثانویه: رویش موهای صورت و موهای شرمگاه، پهنتر شدن شانهها، تغییر صدا (بمتر و بلندترشدن)، بلند و عضلانی شدن پاها و دستها، تغییر رنگ پوست و ...
زنان : ویژگیهای اولیه: رشد همه اندامهای داخلی و خارجی و بروز قاعدگی. نخستین دورة قاعدگی معمولاً در سن 12 تا 13 سالگی رخ میدهد. هرچند دختر ممکن است خیلی پیش یا پس از این زمان (حداقل 9 و حداکثر 18سالگی) به رشد رسیده باشد. نخستین قاعدگی عموماً قبل از رسیدن به حد بالایی از رشد قد و وزن رخ نمیدهد، اما امروزه دختران به دلیل بهبود تغذیه و بهداشت در مقایسه با نسلهای پیش، زودتر به دوره قاعدگی میرسند. دخترانی که چربی بدنشان زیادتر میشود، زودتر به اولین قاعدگی میرسند، اما دخترانی که زیاد ورزش میکنند دیرتر به این مرحله میرسند.
تقریباً تمام زنان در مراحلی از سیکل قاعدگی تغییرات خلقی را تجربه میکنند. سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شامل تغییرات جسمی ناراحت کننده و نوسانات خلقی (عصبانیشدن، تحریکپذیری، اضطراب و احساس بدنی آزاردهنده) است.
ویژگیهای ثانویه: پهنتر شدن شانهها، رشد سینهها، تغییر صدا، تغییر رنگ پوست، ...
رشد قد و وزن در نوجوان
یکی از اولین و آشکارترین تغییرات نوجوانی رشد جهشی قد و وزن است که تقریباً تا 5/4 سال ادامه دارد. رشد قد معمولاً با رشد وزن و تغییر در تناسب اندامها همراه است.
تفاوت قد افراد با یکدیگر دلایل گوناگونی دارد که مهمترین آن وراثت و پس از آن تغذیه است. فرزندان گروههای مرفهتر که وضع تغذیه بهتری در سالهای رشد خود دارند، در مقایسه با گروههای محروم اجتماعی، اقتصادی، از نظر قدی رشد بیشتری پیدا میکنند. همچنین افسردگی و جنگ چون بر تغذیه کودکان اثر منفی میگذارد، باعث کوتاهتر شدن قد میشود. بلوغ زودرس نیز در کاهش شتاب رشد قد مؤثر است، به این علت که بلوغ باعث ترشح هورمونهای جنسی از غدد جنسی میشود و این هورمونها مانع میشوند که هیپوفیز به تراوش بیشتر هورمون رشد بپردازد.
رشد سریع قد و وزن با تغییرات در تناسب اندامها، هم در پسران و هم در دختران همراه است. در طول دوره نوجوانی تغییرات مهم دیگر، اما ظریف در وضع جسمی صورت میگیرد. از جمله، آخرین نشانههای کودکانة صورت از بین میرود، ناحیه پیشانی بلندتر و پهنتر میشود، پهنای دهان بیشتر میشود، لبهای نازک کودکانه جای خود را به لبهای ضخیمتر و پرتری میدهد، چانه که در سالهای قبل تا اندازهای عقب رفته بود، به حالت برجسته در میآید و اندازه سر که قبلاً رشد اصلی خود را کرده بود، در مقایسه با رشد وسیع قد و وزن در دوره نوجوانی، تناسب قبلی را از دست میدهد و حالت تازهای ایجاد میشود که به نظر میرسد سر نوجوان کوچک است و بدن او بزرگ.
حد و نشانههای بلوغ
در آثار اسلامی
در فقه اسلامی، بلوغ جایگاه ویژهای دارد به گونهای که در مباحث مربوط به عبادات، معاملات و حقوق شرط درستی احکام و مقررات تکلیفی و وضعی به حساب میآید.
ابوالفضل رشیدالدین میبدی، نویسنده تفسیر "کشفالاسرار و عده الابرار" معروف به "تفسیر خواجه عبداله انصاری"، نشانههای بلوغ را پنج چیز میداند: احتلام (انزال چه در بیداری و چه در خواب)، سن (که در آن اختلاف است)، اِنبات (روییدن موی خشن) که این سه در زن و مرد مشترک است، حیض (قاعدگی) و حَبْل (آبستنی) که مخصوص زنان است.
نکتهای که از آیات قرآن که در آنها سخن از بلوغ رفته است (نساء، 6/ انعام، 152/نور، 58 و 59 حج، 5 و غافر67) استفاده میشود این است که در هیچ کدام از آنها، سن به عنوان شرط بلوغ ذکر نشده است، بلکه ملاک بلوغ را رسیدن به حد نکاح و حُلْم (احتلام) و اشَدّ (تکامل جنسی و رشد) قرار داده است و هر کدام از این عناوین سه گانه را متلازم (همراه و همبسته) دانسته است در بسیاری از روایاتی که از پیشوایان دین رسیده است نیز پایان یافتن کودکی، همان رسیدن به حد احتلام است که در اصل یک امر جنسی به حساب میآید.
تصویر بدنی در نوجوانی
واکنشهای هیجانی نوجوانان به تغییرات جسمی خود، به اندازه خود این تغییرات مهم است. بسیاری از نوجوانان نگرانی زیادی درباره تصویر بدنی خود یعنی جذابیت جسمانی، شکل بدن، وزن بدن و زمانی که رشد آنها به وضعیت طبیعی میرسد، دارند. تصویر بدنی تأثیر زیادی در خودپنداره و عزت نفس دارد. مژگان، دختر نوجوان 14 ساله میگوید:«آنچه براستی برای من، مهم است این است که چگونه به نظر میرسم. اگر آن طور که میخواهم به چشم دیگران بیایم، آن وقت است که واقعاً خودم را دوست دارم!»
در زمانی که تغییرات بدنی با سرعت روی میدهد، نوجوانان بسیار آمادهاند که از ظاهر خود ناخشنود شوند. جذابیت بدنی بر رشد هویت و شخصیت، ارتباطات اجتماعی و رفتار اجتماعی نوجوانان و جوانان تأثیر میگذارد. افرادی که جذابتر هستند، معمولاً دیدگاههای مثبتتر و روحیات صمیمانهتر، دوستانهتر و موفقیتآمیزتری پیدا میکنند.
دختران نسبت به بدن و ظاهر جسمانی خود بیش از پسران حساسیت دارند. آنها، به خصوص از چاقی و اضافه وزن خود بسیار رنج میبرند و وقت و هزینه زیادی را برای رژیم گرفتن و کاهش وزن به خرج میدهند. در یک مطالعه که روی 1373 دختر و پسر دبیرستانی در آمریکا، که از نظر نژادی، جغرافیایی و زمینه اقتصادی با هم متفاوت بودند صورت گرفت، معلوم شد که دختران 4 برابر پسران نسبت به کم کردن وزن خود تلاش میکنند.
رشد شناختی
بیشتر مردم، نوجوانان را هوشمندتر و زیرکتر از کودکان میدانند. نوجوانان نه تنها بیش از کودکان میدانند بلکه به واقع پیشرفتهتر، کارآمدتر و مؤثرتر از کودکان میاندیشند.
این تفاوت از پنج طریق عمده نمایان میشود:
1 - در طول دورة نوجوانی، نوجوانان بهتر از کودکان میتوانند به جای اندیشیدن درباره محدودیتهای واقعی، به امکانات فراسوی واقعیتها فکر کنند.
2 - آنها برای تفکر انتزاعی تواناتر میشوند.
3 - آنها اندیشیدن درباره خود فرایند تفکر را شروع میکنند.
4 - تفکر نوجوان، به جای محدود شدن در بعدی منفرد و خاص، چند بعدی میشود.
5 - نوجوانان بیش از کودکان مستعد آن هستند که اشیاء و رویدادها را نسبی ببینند نه مطلق.
یکی از جنبههای مهم شناخت اجتماعی در نوجوانان، "تفکر خودمیانبینی" است: نوجوانان بیش از همه درباره خود فکر میکنند و خویشتن را از بالا میبینند! این خصوصیت که در مرحله اول نوجوانی آغاز و در مرحله دوم آن برجسته میشود از دو عامل مهم تشکیل شده است:
تماشاگران خیالی: نوجوان قادر است که نظر دیگران را درباره خود تصور کند و چون بیش از همه به خود علاقه دارد گمان میکند همه اطرافیانش به او توجه دارند و به هر جزء ظاهر و بدنش به دقت مینگرند! او بیشتر وقتها "روی صحنه نمایش" است، صحنهای که تماشاچیان خیالی و موهومی زیادی دارد!
افسانه شخصی: به نظر میرسد بسیاری از نوجوانان داستانهایی میسازند که خود، قهرمان اسطورهای آنها هستند! بیشتر این افسانهها دو جنبه دارد: آنها افراد بیهمتایی هستند که کاملاً با مردم دور و برشان تفاوت دارند. با این تصور آنها نمیتوانند باور کنند که فرد دیگری میتواند احساسات آنها را درک کند. این تصور آن گاه قوت میگیرد که فرد مقابل، کوچکتر یا بزرگتر از آنها بوده یا جنسیت و نژاد متفاوتی داشته باشد. جنبه دیگر افسانه شخصی بر این عقیده است که نوجوان فکر میکند موجودی ابرقدرت است و هیچکس یا هیچ حادثهای نمیتواند به او آسیب برساند! بدیهی است که این تصور، اشتباه و خطرآفرین است. اما رؤیاهایی که نوجوان از موفقیت و پیروزی دارد، او را به این باور میکشاند که موقعیتهای غیرواقعی، دستیافتنی و در اختیار او هستند.
رشد اجتماعی
علاوه بر ریشه جسمی در دوره بلوغ و نیز تغییراتی که در توانایی و شیوه تفکر نوجوانان روی میدهد، دگرگونی در نقش و موقعیت اجتماعی آنها، نیز پدیدهای چشمگیر و جهانی است. نوجوان آمادگی پیدا میکند که به تدریج از وابستگی به پدر و مادر رها شود و در فضایی آزاد از قید و بندهای آنان، به استقلال برسد و مسئولیتهای اجتماعی را بپذیرد. به عبارت دیگر رشد اجتماعی با آزادی، استقلال و مسئولیتپذیری معنا پیدا میکند. در گذشته، بعضی از جوامع و فرهنگها، با برگزاری آیینها و تشریفات خیالی کودکان بالغ را به دنیای آزاد، مستقل و پر مسئولیت بزرگسالی وارد میکردند. در زمان ما، این انتقال از کودکی به بزرگسالی از این طریق صورت میگیرد که افراد میتوانند از نظر قانونی، در سن خاصی رأی بدهند، گواهینامه رانندگی بگیرند و یا از حساب بانکی خود برداشت کنند.
مشکل و بحران بزرگ در جوامع صنعتی و پیشرفته کنونی این است که کودکان، به دلیل افزایش سطح بهداشت و تغذیه مناسب زودتر از گذشته بالغ میشوند و به خاطر ادامه یافتن دوران تحصیل دیرتر از نوجوانی بیرون میآیند و به همین رو، دست کم ده سال بعد از این سالهای طوفانی با کشش جنسی بیدار شده، فرصتها و امکانات زیادی برای تماس و دوستی با جنس مخالف پیدا میکنند و این گونه است که نوجوانان از میان سه عنصر آزادی، استقلال و مسئولیتپذیری که لازمه رشد اجتماعی است، آزادی را با دوری از منزل و فرار از مدرسه برمیگزینند و استقلال را با سرکشی و پشت پازدن به ارزشهای اخلاقی نشان میدهند. چنین آزادی و استقلال نادرستی به آنجا میرسد که گروهی از نوجوانان پرشور و شاداب در لجنزارهای متعفن سوء مصرف مواد و الکل، انحرافهای جنسی، درگیریهای خشونتبار، اقدام به خودکشی و ابتلا به بیماریهای روانی فرو روند و نهال خرم وجودشان در آغاز بالندگی پژمرده و خشکیده شود.
کجاست آن برنامهریزیهای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی که از آموزههای اسلامی گرفته شود و هم به بلوغ و نوجوانی نگاهی شکوهمند ـ آنگونه که سیدبن طاووس و فیض کاشانی کردهاند ـ بیفکند و هم در مسئولیت دادن به نوجوانان بر مبنای برنامهها و احکام پیشرفته فقهی عمل کند؟