در ارتباط با نوجوانان، وقتی خطایی از آنها سر میزند و شما متوجه میشوید، مچگیری و گفتن اینکه ما فلان موضوع را فهمیدیم، هیچ کمکی به حل مشکل نمیکند…
اتفاقا این جور پلیسبازیها موجب میشود نوجوان در یک چرخه معیوب لجبازی بیفتد و عصیانگری کند. اگر به دلیل اهمالکاری شما او درگیر مسایل عاطفی شده و همین عامل موجب افت علاقه او به درس خواندن شده است، اگر شما به موقع نقش والدین حمایتگر را بازی نکردهاید و ذهن او درگیر دلبستنها و دلکندنها و در یک کلام فرسایش روانی از دوستیهای این دوران شده است، باید با یک ترفند مناسب به جای اینکه بگویید: «تو لیاقت این موبایل داشتن را نداری!» رفتار کنید.
متوجه باشید که او در اثر غفلت شما در جریان یک شوخی ساده و اساماس بازی، عادت کرده است که روزی چند بار از دوستش اساماس دریافت کند و اگر یک روز این اتفاق نیفتد، فکر مشغولی خواهد داشت، باید به شیوه غیرمستقیم به او آگاهی بدهید تا خودش متوجه شود در دوره حساسی قرار دارد. مقطعی که سرنوشتساز است و برای ادامه مسیر زندگی او، کنکور و دانشگاه و شغل و حتی ازدواجش باید توجه ویژهای به این مقطع زندگیاش بکند. میتوانید از طریق مشاور مدرسه و یا ضمن صحبتهای خانوادگی آگاهش کنید. مثال بزنید که فلان دوستم که اشکالاتش را در درس از من میپرسید، الان پزشک جراح شده یا صاحب شرکت مهندسی است اما من در نوجوانی غفلت کردم و موجب شد در دانشگاه رشته خوبی نخوانم و یک کارمند ساده شوم.
در تمام این جلسات دونفری هرگونه نصیحت، سرزنش یا حتی بحثهای غیرمستقیم راجع به شیوههای رفتاری قبلی شما و یا او ممنوع است به او نزدیک شوید و به شیوهای مثل اینکه موبایلم خراب شده میتوانم مدتی موبایلت را قرض بگیرم، باعث شوید اندک فاصلهای بیفتد و از شرطی شدن و عادت او راجع به تماس یا اساماس آن دوست کم شود و ذهن او کمی فارغ شود و بتواند انتخاب درست انجام دهد.
همانطور که میدانید برخی از نوجوانها به دلیل اینکه با مادرشان از کودکی ارتباط بیشتری داشتهاند، با او روابط صمیمانهتری دارند اما با پدر خود نمیجوشند. این رابطه بد با پدر باید اصلاح شود. پدر چه طور میتواند این بستر را فراهم کند؟ البته برای اینکه خیلی غمزده نشوید، داخل پرانتز میگویم بچهها در سن نوجوانی رابطه مناسبی با والد همجنس خود ندارند اما به هر حال جلوی ضرر را از هر کجا میتوان گرفت. هرچند ترمیم این رابطه زمان میبرد اما شروع کنید. مثلا زنگ بزنید «آرشجان، بلیت گرفتم دوتایی (فقط من و تو) برویم سینما آن فیلمی که هنرپیشهاش را دوست داری!» با همسرتان تماس بگیرید و بگویید پسرتان با شماست و شاید دوتایی بیرون شام بخورید. علایق فرزند شما هر چه باشد میتواند باب یک قرار اولیه شود، کوه، اسکی، سینما و یا هر چیز دیگری.مقصود از این قرار ها اختصاص دادن زمانی برای حضوری دو نفره جهت برقراری ارتباطی صمیمانه تر.
شما که دایم تواناییاش را کم و ضعفش را زیاد شمردهاید، در واقع خودتان به او یاد دادهاید به شیوه غلطی الگو بگیرد و شما را با پدران و مادران دوستانش مقایسه کنددر تمام این جلسات دونفری هرگونه نصیحت، سرزنش یا حتی بحثهای غیرمستقیم راجع به شیوههای رفتاری قبلی شما و یا او ممنوع است و گرنه این ترفند بسیار موثر، با شکست مواجه میشود. کمکم شما دو نفر به هم نزدیک میشوید و در قدمهای بعدی که صمیمی شدید راجع به مشکل خود و اینکه شما و او نیاز دارید آن را حل کنید، حرف بزنید. «موافقی اسم بنویسم برویم کلاس کنترل خشم؟ میتوانیم با هم تمرین کنیم، !»
شما که اهل شماتت او و مقایسه کردنش با دیگر نوجوانها بودید، شما که دایم تواناییاش را کم و ضعفش را زیاد شمردهاید، در واقع خودتان به او یاد دادهاید به شیوه غلطی الگو بگیرد و شما را با پدران و مادران دوستانش مقایسه کند: پس باید به فرزندتان بگویید هرگونه مقایسه کردن غلط است چون شما از دو بستر خانوادگی متفاوت با فرهنگها و الگوهای متفاوت هستید. باید بگویید من متوجه اشتباهم شدم و تو را حتی با همسالان اقوامت مقایسه نمیکنم . شاید آنها شیوه خاصی برای خواب و خوراک و زندگی داشته باشند که البته درجای خود محترم است اما قواعد خانه ما با آن ها متفاوت است.
در انجمن خانواده تبیان نیز امکان آن است که با دیگر افراد راجع به چگونگی رفتار با فرزندان گفتگو کنید.
همچنین سئوالات خود را در این زمینه از مشاوران بپرسید
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران